پيام
+
چند ساعت مانده بود به اذان صبح
طبق معمول بلند شده بودند براي تجديد وضو
هوا خيلي سرد بود
از اتاق بيرون رفته بود
آنجا خورده بود زمين و ديگر نتوانسته بود بلند شود
چند ساعت بعد که آقارا پيدا کرده بودند,ديده بودند,در حالي که بدنش از سرما خشک شده,
همانطور که روي زمين افتاده,دارد ذکر هايش را ميگويد
گفته بودند خب چرا صدا نکرديد
گفته بود خب نخواستم اذيت بشويد
آيت الله بهجت را ميگويم...

شهريار کوچه ها
93/4/2
بهدونه
ممنون از عنايت دوستان
پيام رهايي
کوه تقوا بود اين مرد...